گروه نرم افزاری آسمان

صفحه اصلی
کتابخانه
تاریخ تمدن - عصر لویی
فصل سوم
.III - تزیین


فنون تزیین حتی در زمان پاپهای دوره رنسانس چنین حمایت و رونقی به خود ندیده بود. کفهای مفروش به قالیهای ضخیم، ستونهای تزیینی، میزها و سربخاریهای حجیم، گلدانهای چینی،شمعدانهای نقرهای، چلچراغهای بلورین، ساعتهای مرمرین مرصع به جواهرات، دیوارهای قاببندی شده و مزین به فرسکوها یا فرشینه ها و تابلوهای نفیس، گچبریهای عالی، و سقفهای قاببند یا منقوش - اینها و ده دوازده نوع تزیین دیگر در ورسای، فونتنبلو، مارلی، لوور، و حتی در قصرهای خصوصی - تقریبا هر اطاقی را تبدیل به موزهای از نفایس میساخت که دل و دیده آدمی را از لذت سر کمال مسحور میکرد. لو برن و دستیارانش عناصر گوناگون نقاشی خود - چون خدایان، الاهگان و ربالنوعهای عشق در پیکر کودکانی بالدار با تبر و کمانی در دست،



<357.jpg>
ستونبندی لوور



جامهای پیروزی، نشانهای رمزی، نقشهای پیچ و خمدار آرابسک، تاجهای گل و برگ، و شاخهای لبریز از انواع میوه های روی زمین - را از رافائل و دستیارانش - جولیو رومانو، جووانی دا اودینه، و پرینو دل واگا - ونیز از نقاشیهای دیواری تالارهای واتیکان به عاریت گرفتند تا فهرست پیروزیهای پادشاه بر زنان و زمامداران اروپا را مخلد سازند.
در دوره لویی چهاردهم اثاثه خانه گرانبها و پر تجمل ساخته میشدند، و سادگی شیوه کلاسیک جای خود را به تزیینات فراوان باروک میداد. صندلیها معمولا با چنان ظرافتی کندهکاری، پارچه کشی، و بخیه کاری میشدند که جز لطیفترین پیکرها کسی جرئت نمیکرد روی آنها بنشیند; و از طرف دیگر، میزها آنچنان سنگین و درشت پیکر بودند که گمان نمیرفت کسی بتواند آنها را از جا بجنباند. میزهای تحریر و “میزهای کشودار نامهنگاری” چنان پرزیور و جذاب ساخته میشدند که قلم را دعوت میکردند تا با موشکافی لاروشفوکو یا نشاط جوشان مادام دو سوینیه به نگارش درآید. گنجه های کشودار و قفسه ها را عموما با حوصله و دقت بسیار حکاکی میکردند یا در آنها جواهر مینشاندند و با قطعات فلز منقوش میکردند. آندره شارل بول، که به عنوان گنجهساز خاص لویی چهاردهم در لوور سکنا داده شده بود (1672)، نام خود را به نوع ممتازی از خاتمکاری داد. کار وی آن بود که قطعات فلز حکاکی شده و جلد لاکپشت و صدف مروارید و مانند آنها را بر روی چوب - و بخصوص بر روی آبنوس - مینشاند و سپس با کمال مهارت مارپیچهایی از گلها و جانوران روی آنها کنده کاری میکرد. یکی از گنجه های خاتمکاری وی در سال 1882 به مبلغ 3000 لیره انگلیسی به فروش رسید - محتملا معادل 5,000 دلار در سال 1960. با این حال، بول در نود سالگی در نهایت تنگدستی چشم از جهان فرو بست (1732). اما کندهکاریهای جایگاه چوبی گروه همسرایان، که در آن زمان در کلیسای نوتردام دو پاری نصب شد، از همه اینها که گفته شد با سلیقه امروزی ما سازگارتر است.
فرشینهبافی اکنون صنعتی مورد توجه خاص پادشاه شده بود. کولبر، که از بسط نظارت شاه بر کار کارخانه های گوبلن و اوبوسون کاملا رضایت خاطر نیافته بود، کوشید تا لویی را به خریداری کارخانه های فرشینهبافی بووه وا دارد. فرشینه هنوز بهترین وسیله تزیین دیوارها و جدارهای کاخها و قصرها بهشمار میآمد، و همچنین برای آذینبندی در جشنهای عمومی و مسابقات و تشریفات دولتی و دینی بهکار میرفت. در بووه، آدامون در مولن، نقاش فلاندری، تعدادی فرشینه نفیس به نام پیروزیهای لویی بزرگ طراحی کرد و برای این منظور شخصا در التزام رکاب پادشاه به میدانهای جنگ رفت تا از اردوگاه ها و دژها و دهکده های سر راه طرحهای لازم را ترسیم کند. کارخانه گوبلن هشتصد تن پیشهور در خدمت داشت که نه فقط به فرشینهبافی، بلکه به ریسندگی تاروپود ظریف، درودگری، نقره کاری، فلزکاری، و منبتکاری روی مرمر اشتغال داشتند. در آنجا، سرپرستی لو برن، از روی طرحهایی که رافائل با قلم توانای خود برای نقاشیهای دیواری تالارهای واتیکان تهیه کرده بود، فرشینه های بزرگ بافته شد. چند مجموعه


<358.jpg>
آندره شارل بول: کابینت آبنوس. مجموعه والاس، لندن

فرشینه دیگر نیز با عناوین عناصر طبیعی، چهار فصل، تاریخ اسکندر، اقامتگاه های شاهی، و تاریخ زندگی پادشاه به توسط خود لو برن طراحی شدند که شهرتشان دست کمی از نفایس مورد بحث نداشتند. مجموعه آخری مشتمل بر هفده پارچه فرشینه بود که بافتشان مدت ده سال به طول انجامید. یک نمونه ممتاز آن هنوز بر دیوار یکی از اطاقهای نمایشگاه گوبلن آویزان است - هیاکل آن به طرز شگفت آوری شخصیت فردی دارند; جزئیات صحنه، و حتی منظرهای که بر دیوار نصب شده است، بخوبی در بافت فرشینه مجسم شدهاند - همه با رشته های رنگینی که به یاری بردباری انگشتانی چابک در زیر چشمانی خسته به هم گره خوردهاند. بندرت آن اندازه از کوشش و مهارت بشری موقوف بر مدح و مداهنه یک فرد تنها شده است. لویی در برابر کولبر با این توضیح عذر خود را میخواست که میگفت آن مدیحه سراییها، اولا ممر معاشی برای بافندگان و رنگرزانند، و ثانیا هدایای خیره کنندهای بهوجود میآورند برای جلا بخشیدن به چرخهای سیاست.
هنرهای دستی به یمن دستهای بخشنده پادشاه رونق یافت. فرشهای تجملی در لا ساوونری، واقع در نزدیکی پاریس، بافته میشدند. ظروف بدل چینی ممتاز در روان و موستیه، یک نوع کاشی صورتی رنگ مرغوب در نور، و چینی اصل با خمیر نرم در روان و سن - کلو ساخته میشدند. در اواخر قرن هفدهم صنعتکاران فرانسوی، به ترغیب کولبر، رموز فنی ونیزیها در قالبریزی و غلتکزنی و صیقلکاری لوحه های شیشهای را فراگرفتند; و به دست آنان بود که جامهای بزرگ و پر تلالو زینتبخش تالار آینه شدند. زرگرانی چون ژولین دو فونتن و ونسان پتی به یاری کولبر ولو برن کارگاهی تشکیل دادند، در لوور مسکن گزیدند، و برای پادشاه و دولتمندان هزاران اشیای نفیس از طلا و نقره ساختند تا روزی برسد که لویی و مقربانش آن نفایس را برای تامین هزینه جنگی ذوب کنند. جواهرات، نشانها، و سکه ها به شکلهایی ضرب زده میشدند و نقش و نگار مییافتند که عموم کشورهای اروپایی، جز ایتالیا، آنها را سرمشق خود قرار میدادند. از دوران رنسانس تا آن زمان هنر مدالیون سازی استادانی چون آنتوان بنوا و ژان موژه به خود ندیده بود. کولبر، که سنگی را بدون نقش حکاکی شده باقی نگذارده بود، در سال 1662 “آکادمی نشانها و کتیبه ها” را تاسیس کرد “تا اقدامات مهم پادشاه را ... با نشانها و سکه هایی که به نام پر افتخارش زده میشدند جاودانی سازد.” - این تدبیر وزیر روشن ضمیر بود که میخواست نخوت پولداری را در فهرست هنرهای گرانبها درآورد. در سال 1667 “مدرسه گراوور سازی” در لوور دایر شد; و قلمهای حکاکی هنرمندانی چون روبر نانتوی، سباستین لو کلر، روبر بونار، و ژان لوپوتر با مهارت و نازک بینی شخصیتها و وقایع دوران پادشاهی را به وصف درآوردند. حتی مینیاتور فرنگی با آنکه از آن مقام قرون وسطایی خود فروافتاده بود، باز در مجلدی چون کتاب ادعیه، که از طرف وظیفهخواران پادشاه در “انوالید” به وی هدیه شد، به حیات خود ادامه میداد. باید گفت همین هنرهای دستی که بیش از هر چیز

سلیقه و مهارت فنی خاص آن “قرن بزرگ” را بر ما عرضه میدارد.